قصه ازدواج با دختر کشاورز
تعداد بازديد : 417
داستان ازدواج با دختر کشاورز
مرد جوانی در آرزوی ازدواج با دختر کشاورزی بود.
کشاورز گفت برو در آن قطعه زمین بایست. من سه گاو نر را آزاد میکنم اگر توانستی دم یکی از این گاو نرها را بگیری من دخترم را به تو خواهم داد
ادامه مطلب